آفاقآفاق، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه سن داره

زیباترین هدیه خداوند آفاق نازنینم

سیسمونی آفاق طلا

سلام دخترم خوبی قند عسلم امروز روزیه که مامان بزرگ زهرا جهیزیه اتو آورد خونمون . منو بابایی دوتایی تو خونه بودیم که تلفن زنگ زد . خاله یاسی بود گفت تا هوا خوبه و بارون وبرف نگرفته میخوایم سیسمونی دختر طلا رو بیاریم. منو بابا هم سریع  مشغول تغیر دکوراسیون خونه شدیم . ااااااا اشتباه شد امروز اینطوری نشدیم خیلی بابا جون کمکم کرد اصلا نزاشت یه چیز سنگین بلند کنم همه وسایلارم همون طور که خواستم تنهایی چید . چون خونه ما یه خواب داره تو خوشگلم اتاقتو...
31 خرداد 1393

وسواسی شدن مامان افسانه

سلام دخترم خوبی گلم امروز هواخیلی خواب الود و سرد بود از وقتی که بابا حسین رفت سرکار بیدار شدم داشت برف میوم د بابا جونتم هرچی بهش گفتم شالگردنتو بردار تا سرمانخوری تو گوشش نرفت که نرفت همین که بابا درخونرو بست و صدای پاشو شنیدم که دور دورتر میشد قلبم پرا ز غم شد میدونم که خیلی خوب حسمو فهمیدی بعد رفتن بابا خودمو کمی با نت مشغو...
31 خرداد 1393

28 هفتگی

سلام سلام دختر طلا مامان و بابا  میدونی امروز چه روزیه   امروز  دختر طلا    هفته ات تموم شد ماشالله قراره دختر طلا هفته دیگه بیاد بغل مامان و باباش بگو ایشالله الان اینهوایی اینم تیکر دختر طلا تو هفته 28   ...
31 خرداد 1393

خواب دخترم آفاق

خواب دختر طلا سلام دختر گلم دخترم امروز خوابیده بودم که با صدای تلفن بیدار شدم مامان بزرگ مه پارت بود میخواست حالمو بپرسه . ای کاش کمی دیگه تحمل میکرد کمی دیرتر زنگ میزد. آخه داشتم خواب تو دختر نازمو میدیدم . وای دخترم هرچی از خوشگلیات بگم کم گفتم ماه بودی ماه تو دخترم خوشگل تر از این فرشته کوچولو بودی  من که عاشقت شد...
31 خرداد 1393

دردو دل مادر و دختری

مامانی جونم سلام خوبی عزیز دلم خودت از حالو روز مامان خبر داری میدونی تو این مدت چقدر به خاطر تو سختی کشیدم میدونی چقدر تحمل کردم و ارزو سلامتی تو رو از خدا خواستم. حالا دخترم تو هفته 28 رفتی به سلامتی و هنوزم مامان جون خودشو تنها میبینه. هنوزم وجودت تو ارومم نکرده . خودت میدونی چی منو اروم میکنه ...
31 خرداد 1393

ازمایش قند خون

سلام دختر طلا   خوبی عشقم . مامان جون خداروشکر خوبم . امروز رفتم آزمایش قندخون دادم . از همون لحظه اول که رفتم تو ازمایش گاه حالت تهوه بدی گرفتم . از بس اونجا بوی بد میداد . دکتر ازمایش گاه گفت نباید بالا بیارم واگرنه ازمایشم خراب میشه. بهم گفت اگه حالت خوب نیست بزار یروز دیگه گفتم نه همین امروز بگیر . اولین خونو ازم گرفت و بعد بهم پودر قند داد که با اب بخورم و یه ساعت دیگه برم باز ازم خون بگیره . نمیدونی خودمو چطور کنترول کرم تا بالا نیارم . همش به خاطر مهربونیای تو بود که حالم بد نشد . میدونم تو نخواستی ازمایشم خراب شه زیاد اذیتم نکردی اما همش حالتاشو...
31 خرداد 1393

27 هفتگی

دختر طلا هفتگیت مبارک دختر طلا هفته دیگه میاد بغل مامان باباش   ماشالله که دخترم اینقدر بزرگ شده  خدایا شکرت ...
31 خرداد 1393

اتفاقات این هفته

سلام دختر طلا خوبی گلم . اونجا تو دل مامان بهت خوش میگذره من مامان جون سرماخوردم . تازگیا هوا خیلی سرد شده و تند تند بارون میاد و بخاری هم که اصلا خونرو گرم نمیکنه . تو خونم مجبورم زیاد لباس بپوشم دیگه به سختی میتونم راه برمو کار کنم  دخترم چند شب پیش حالم خیلی بد شد نمیدونم از کجا بود از چی شد مامان ب...
31 خرداد 1393

26 هفتگی

دخترگلم هفته گیت مبارک     ایشالله  تو دل مامان بهت خوش بگذره تا هفته  همین طور خوب و راحت برای مامان و بابا دلبری کنی                                                         آفاق عزیز 14 هفته دیگه میاد بغل مامان و باباش انشالله خداجو...
31 خرداد 1393

بدون عنوان

سلام دختر طلا مامان - خوبی عشقم . امروز دلم برات یه عالمه تنگ شده بود . اینهوااااااااااا من بشم فدای تو                          اگه خار بره به پای تو                                             من میمیرم برای تو    امروز صبح مامان از 6 صبح بیدار بودم منتظر بودم تا ب...
31 خرداد 1393